Image
Unknown Maker, Persian
Description
Maker
Culture
Title
Year
Medium
Materials/Techniques
Materials
Techniques
Supports
Dimensions
Signature / Inscription / Marks
Inscription Text/Poem: poem in the lower part of the folio:
کنون رزم خاقان حین آورم
یلانرا بدین دشت کین آورم
ز من بشنو ای مرد روشنروان
بجز نام یزدان مران بر زبان
که اویست بر نیک و بد رهنمای
وزویست کردون کردان ببای
کجا آفرید او روان و خرد
ستایش جز او را نه در خورد
Inscription Text/Poem: the poem in the upper part of the folio:
بزابلستان و بکابلستان
نماند نه ایوان و نه کلستان
نیندازد دست کوبال را
مکر کم کند رستم زال را
کفن شد کنون جوش و مغفرش
ز خون بوشش است و ز خاک افسرش
شما را بکشتن جه کونست رای
که شد کار کاموس جنکی ز جای
بیفکند بر خاک بیش سران
ز لشکر برفتند کنداوران
تنش را بشمشیر کردند جاک
بخون غرقه شد زیر او سنگ و خاک
حنین است رسم سبهر و زمان
کهی با غم و درد و که شادمان
همه درد و رنج است و تیمار و غم
بمردی نکردد ترا بیش و کم
تنت زیر بار کناه اندر است
روانت بتیمار و آه اندر است
همی تا توانی بنیکی کرای
ستایش کن او را که شد رهنمای
تو با خاک مایی همه دست برد
نکه کن باورد مردان کرد
بیابان شد این رسم کاموس کرد
همی شد که تاج آورد خاک برد
Place
Type
Credit
Museum Appropriation Fund
Object Number
About
Rostam defeats Kamous
leaf from the Book of Kings (Shahnameh شاهنامه )
Inscription Text/Poem: poem in the lower part of the folio:
کنون رزم خاقان حین آورم
یلانرا بدین دشت کین آورم
ز من بشنو ای مرد روشنروان
بجز نام یزدان مران بر زبان
که اویست بر نیک و بد رهنمای
وزویست کردون کردان ببای
کجا آفرید او روان و خرد
ستایش جز او را نه در خورد
Inscription Text/Poem: the poem in the upper part of the folio:
بزابلستان و بکابلستان
نماند نه ایوان و نه کلستان
نیندازد دست کوبال را
مکر کم کند رستم زال را
کفن شد کنون جوش و مغفرش
ز خون بوشش است و ز خاک افسرش
شما را بکشتن جه کونست رای
که شد کار کاموس جنکی ز جای
بیفکند بر خاک بیش سران
ز لشکر برفتند کنداوران
تنش را بشمشیر کردند جاک
بخون غرقه شد زیر او سنگ و خاک
حنین است رسم سبهر و زمان
کهی با غم و درد و که شادمان
همه درد و رنج است و تیمار و غم
بمردی نکردد ترا بیش و کم
تنت زیر بار کناه اندر است
روانت بتیمار و آه اندر است
همی تا توانی بنیکی کرای
ستایش کن او را که شد رهنمای
تو با خاک مایی همه دست برد
نکه کن باورد مردان کرد
بیابان شد این رسم کاموس کرد
همی شد که تاج آورد خاک برد